غایت شناسی در فلسفه ارسطو و ابن سینا

پایان نامه
  • وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده زبانهای خارجی
  • نویسنده ناصر تاجیک
  • استاد راهنما حسین کلباسی عبدالله نصری
  • تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
  • سال انتشار 1391
چکیده

چکیده این نوشتار دیدگاه های ارسطو و ابن سینا در باره غایت شناسی و نیز تفاوت ها و نو آوری های ابن سینا را در این باره بررسی می کند. و در چهار فصل تنظیم شده است. فصل اول در باره ی کلیات است و به معرفی موضوع ، انگیزه ی انتخاب آن ، ضرورت پژوهش در این زمینه ، پیشینه ی تحقیق و روش آن و همچنین سئوالات و فرضیه ها می پردازد. فصل دوم، به بیان غایت شناسی ارسطو در طبیعیات و مابعدالطبیعه تبیین می کند. که کبرای قضیه در آنها اثبات می شود، و نیز به غایت شناسی در شاخه هایی مانند، اخلاق و سیاست و .... که از صغریات و مصادیق آن دانسته می شوند، سخن می گوید. فصل سوم به غایت شناسی ابن سینا در سماع طبیعی، الهیات، رسائل عرفانی و دینی وی پرداخته است. فصل چهارم به مقایسه دیدگاه های دو فیلسوف و نیز نوآوری های ابن سینا در زمینه ی غایت شناسی و دگرگونی هایی که در غایت شناسی ارسطو پدید آورده است، خواهد پرداخت. در نگاه دو فیلسوف، غایت شناسی از مهم ترین مباحث مابعدالطبیعه است که در تبیین طبیعت و مابعدالطبیعه بسیار سودمند است. هر یک از آن دو فیلسوف، بحث خود را از طبیعیات آغاز کرده و در بخش های گوناگون آن به بیان نمونه هایی از غایت در طبیعت و پاسخ به مخالفان غایت انگاری پرداخته است. سپس به مابعدالطبیعه روی آوردند تا مبادی کلی این مفهوم و پیوند آن با دیگر بخش های مابعدالبیعه را بررسی کنند. غایت شناسی با بیشتر بخش های مابعدالطبیعه مانند قوه و فعل، علت و معلول، سه علت دیگر (مادی- فاعلی و صوری)، حرکت، ماهیت و وجود، آفرینش جهان، شرور و ......پیوند استواری دارد که هر دو فیلسوف این مناسبت ها را برررسی کرده اند. نکته ای که شایان توجه است این است که ابن سینا تنها پیرو و شارح اندیشه های ارسطو نبوده است و نوآوری هایی را در این مبحث دارد که دست کم چرخش از جنبه ی معرفت شناسانه ی ارسطو به جنبه ی وجود شناسانه یکی از این نو آوری هاست. به این معنا که ارسطو از غایت ، بیشتر به عنوان روش تبیین در طبیعت بهره برده است؛ ولی ابن سینا افزون بر نگاه تبیینی، آن را در مابعدالطبیعه و الهیات بمعنی الاخص و در راستای آموزه های دینی به کار گرفته است و در بخش هایی از الهیات مانند محرک نخستین و علم او به جهان از پایه با ارسطو تفاوت دارد. تفاوت دیگر این است که ارسطو مصادیق غایت شناسی را در جاهایی مانند اخلاق و سیاست به کار گرفته است؛ ولی ابن سینا به جای آن در عرفان و سلوک انسان به کار برده است . کلید واژه غایت شناسی –علیت – طبیعت – حرکت – علت غایی – محرک نخستین

۱۵ صفحه ی اول

برای دانلود 15 صفحه اول باید عضویت طلایی داشته باشید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

تحلیل معنایی علیت در فلسفه ارسطو و ابن سینا

ارسطو برای نخستین بار در تاریخ فلسفه، نظریه علل اربعه را مطرح کرد و از آن برای بررسی ساختار رویدادهای طبیعت و توجیه تغییرات عالم بهره گرفت. علل در فلسفه ارسطو هم باعث تحقق شیء در خارج می­شوند و هم سبب شناخت آن. ابن سینا با استفاده از منابع فکری متعدد، از نوافلاطونی گرفته تا اندیشه­ های دینی در اسلام، علیت را به گونه ­ای دیگر تفسیر کرد و توانست با آن نظام خلقت را تبیین فلسفی نماید. علیت در نظام ...

متن کامل

عشق در فلسفه ابن سینا

رساله در 8 بخش تنظیم یافته است . بخش اول دربرگیرنده « کلیات » : و شامل مباحث زیر است : تعریف فلسفه ، شرح حال بن سینا و اصالت وجود و عشق در موجودات و بدیهی بودن مفهوم عشق ، در بخش دوم تا پنجم ، عشق در بسائط غیر حیّه ، عشق در نباتات ، حیوانات و انسان مطرح شده است ، خلاصه سخن آنکه سعادت هر قوه ای نیل به آن چیزی است که مقتضای ذاتی آن است بی آنکه مانعی بر سر راه آن باشد . عشق در جواهر عقلی را بیان می...

متن کامل

علت فاعلی و غایی در فلسفه ارسطو و ابن سینا

اصل علیّت و فروعات آن از مسائلی است که از دیر باز تا کنون ذهن بسیاری از فلاسفه و دانشمندان را به خود مشغول داشته است. همه تلاش های علمی وعقلی بشر در سایه اصل علیّت صورت گرفته است به طوری که بدون پذیرش آن نمی توان هیچ قاعده کلی و عقلی را به اثبات رساند. منکران اصل علیّت علاوه بر اینکه با طرد اصل علیّت در دام شکاکیّت مطلق گرفتار شده اند، مجبور شده اند برای دفاع از ادعاهای خود به طور ضمنی و تلویحی این ...

15 صفحه اول

نظریه عقل ابن ­سینا با نظر به تفسیرِ او از نظریه نوس در فلسفه ارسطو

  ارسطو نوس را در تحلیلات ثانوی به عنوان ملکه معرفتی و دانش علمی برهان­ناپذیر معرفی می­کند. کارکرد این ملکه معرفتی دریافت اصل­های دانش و اموری است که همه دانش­ها بر آن استوارند. نوس در درباره نفس به عنوانِ ویژگی انسانی شناخته شده است؛ آن ویژگی در ما که نفس به واسطه آن می‌شناسد و حکم می­کند. نوس از نظر ارسطو واجد تقسیم­هایی است: عملی و نظری، منفعل و سازنده. نوس منفعل پیش از...

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید

ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده

{@ msg_add @}


نوع سند: پایان نامه

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده زبانهای خارجی

کلمات کلیدی

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023